آن سوی نمایشنامه جدید ائتلاف آشوب در یمن با بازیگری نیکی هیلی

نیکی هیلی سفیر دولت ترامپ در سازمان ملل متحد که قاعدتا باید مواضع خود را از این نهاد بیان کند، به پایگاهی نظامی در نزدیکی واشنگتن رفت و با نشان دادن بقایایی از تسلیحات و تجهیزات سوخته و بدون نام و نشان مدعی ایرانی بودن این وسایل شد.

طرح این ادعا آن هم به این شکل چند سوال را در این زمینه مطرح می کند:  نخست اینکه چرا نیکی هیلی به مجری سناریو و نمایشنامه جدید سعودی- اماراتی تبدیل شده است و دوم اینکه چرا این سناریو در این مقطع زمانی اجرا شده و سوم اینکه چه آثار و نتایجی را می توان برای آن تصور کرد؟
در پاسخ به سوال نخست می توان گفت که نیکی هیلی از جمله اعضای کابینه ترامپ است که در گذشته هیچ سابقه کاری در حوزه بین الملل بخصوص خاورمیانه نداشته  و به حساسیت های این منطقه آشنایی کافی نداشته  و همین مسئله موجب شده است که جناح راستگرای حاکم بر دولت ترامپ که ارتباط نزدیکی با مافیای صهیونیستی و جناح راستگرای حاکم بر دولت نتانیاهو دارند از این خلاء برای پیشبرد مواضع خود استفاده کنند و بنام امریکا و به دست هیلی عملا خواسته های این رژیم را به پیش ببرند که برای اولین بار به ائتلاف با جناح کودتاگر حاکم بر عربستان به سرکردگی محمد بن سلمان و محمد بن زاید حاکم ابوظبی دست زده است.  تمرکز بر نیکی هیلی در اجرای سناریو و نمایشنامه جدید نشان می دهد که دیگر نهادهای امریکا از جمله وزارت امور خارجه و حتی پنتاگون همکاری لازم را در این زمینه نداشته اند.
در پاسخ به سوال دوم در خصوص مقطع زمانی اجرای سناریوی جدید نیز به چند عامل می توان اشاره کرد:  نخست اینکه برخلاف تصور راستگرایان حاکم بر کاخ سفید و تل آویو واکنش ها به اعلامیه ترامپ برای انتقال سفارت امریکا به بیت المقدس چندان هم کم نبوده است و در چند روز آینده دامنه تحرکات از نهادهای منطقه ای همچون اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی به سطح سازمان ملل کشیده خواهد شد و ارکان مختلف این سازمان را با خود درگیر خواهد کرد. لذا از این منظر طرح مسئله یمن و ادعای حمایت موشکی ایران از انصار الله اقدام انحرافی در این مسیر تلقی می شود. دوم اینکه بعد از کشته شدن علی عبد الله صالح کمیته های مردمی به رهبری انصار الله به تنها بازیگر عمده در صحنه سیاسی و نظامی تبدیل شده است و لذا ادعای هیلی می تواند نشانه ای از تحرکات جدید برای بهم  ریختن مجدد اوضاع در یمن باشد. سوم اینکه کنگره هر چند نتوانست برجام را رد کند اما در تلاش است تحریم های جدیدی را بر ایران اعمال کند و لذا ادعای هیلی زمینه سازی برای این کار و تامین خوراک مورد نیاز مخالفان برجام در کنگره محسوب می شود .
اما در خصوص آثار و نتایج ادعای هیلی می توان گفت که ادعای وی نه تنها در خارج    مورد تایید قرار نگرفته و سازمان ملل در گزارش خود آن را تایید نکرده است بلکه در داخل امریکا نیز تردیدهای جدی به صحت این ادعا وجود دارد ضمن اینکه نشانه های نبود اجماع و همراه نشدن وزارتخانه های کلیدی در این ماجرا مشاهده می شود و با در نظرگرفتن همه این عوامل ادعای نیکی هیلی ضمن اینکه می تواند رسوایی جدیدی را برای امریکا و دولت ترامپ رقم بزند بلکه از امریکا و دولت ترامپ شریک جرمی برای عربستان و امارات می سازد چرا که وی در حالی با دفاع موشکی انصار الله به مقابله پرداخته است که مردم بی دفاع یمن و همه مراکز غیرنظامی این کشور نزدیک به سه سال است که شب و روز مورد آماج حملات هوایی عربستان و امارات قرار دارد که از امریکا خریداری شده اند. 
-----------------------
احمد کاظم زاده